ایرج قبادی بریران

مجموعه رباعی گنجشک خیابان گرد

گنجشک خیابان گرد

می‌بینی‌ام اغلب لبِ خندان دارم

در دل غم بی‌شمار پنهان دارم

هرچند که آسمان چشمم صاف است

با این همه احتمال باران دارم

ایرج قبادی بریران

انتشار کتاب جدید ایرج قبادی بریران

مجموعه رباعی «گنجشک خیابان گرد» پنجمین اثر ایرج قبادی‌بریران توسط نشر فرهنگ ایلیا منتشر شد.

پیش از این مجموعه شعر‌های فارسی «سرشار از روشنی»، «یک جرعه نگاه» و مجوعه شعر‌های گیلکی «دیل فُرشان»، «شورمه هوا» از این شاعر گیلانی به چاپ رسیده‌اند.

گنجشک خیابان گرد

غدیر

در بادیه ی غدیر کامل شده است
با خطبه ی بی نظیر کامل شده است

شک نیست که دین با سفر آخر عشق
در واقعه ای کبیر، کامل شده است

ایرج قبادی بریران

جدیدترین اثر ایرج قبادی منتشر شد

مجموعه دوبیتی های گیلکی ایرج قبادی بریران با عنوان " شورمه هوا " به سفارش حوزه هنری گیلان توسط انتشارات سپیدرود به چاپ رسید.

شورمه هوا

در بخشی از مقدمه این اثر که توسط واحد آفرینش ادبی حوزه هنری گیلان نگاشته شده چنین آمده است: مجموعه «شورمه هوا» 80 دوبیتی گیلکی به گویش غرب گیلان است که توسط شاعر این دیار، ایرج قبادی سروده شده است. دوبیتی هایی که شاعر در آن کوشیده ضمن به‌کارگیری واژگان اصیل گیلکی و موضوعات مربوط به زندگی مردم روستانشین، آشنایی‌زدایی توام با غافلگیری را نیز پیش روی مخاطب قرار دهد.

 

***********

 

جهت خرید کتاب به سایت بازارمج در لینک زیر مراجعه کنید.

لینک خرید کتاب

 

امام رضا (ع)

من تشنه ی یک جرعه کلامم آقا
مشتاق  اجابت  سلامم  آقا

از خطه ی گیلان به حضور آمده ام
همسایه ی خواهر امامم* آقا
 
ایرج قبادی بریران

*خواهر امام : فاطمه اُخری خواهر تنی امام رضا(ع) که آرامگاهش در محله ای به همین نام در شهر رشت قرار دارد.

پیج اینستاگرام

بازدیدکنندگان گرامی شما می توانید برای مشاهده آخرین آثار ایرج قبادی بریران به پیج اینستاگرام زیر مراجعه فرمائید.

 

irajghobadi_bariran@

 

جدیدترین اثر ایرج قبادی منتشر شد

مجموعه رباعی گیلکی ایرج قبادی بریران با عنوان " دیل فُرشان " توسط انتشارات سپیدرود منتشر شد. 

دیل فرشان

ساحلِ وصل

بعدازاین ظلمتِ شب صبحِ دل آرا برسد
به یقین آیتِ روشنگرِ فردا برسد

همه مشتاقِ طلوعِ دگری چشم به راه
ز افق پرتوِ خورشیدِ شکوفا برسد

به نسیمِ سحری باغچه بیدار شود
دمِ عیسائیِ او  معجزه آسا برسد

خبراز آمدن وکوچه پُراز عطرِ حضور
بشتابم که نگاهم  به تماشا برسد

مُتبَرِّک ز طوافی نفسِ زائرِ عشق
به ضریحِ رخِ او دستِ تمنا برسد

اگر ابرِ متراکم  به کناری  برود
نظرِ نور بر این پنجره ی ما برسد

چه تلاقی ی قشنگیست که درساحلِ وصل
لبِ یک رود به پیشانیِ دریا برسد

ایرج قبادی بریران

مصائب بعد از روز عاشورا

آتش به خیمه ها که نه آتش به جان زدند
سیلی به گُر گرفته رخ کودکان زدند

برداشتند  از  سرِ زنها  حجاب را
با تیغ ِ در غلاف ، سرِ ناتوان زدند

دودی غلیظ پُر شده بود آسمان دشت
گویی سیاه چادر شب ، سایبان زدند

زنجیر های کینه به دستان روشنی
با چوب عقده ، پشت امام زمان زدند

بر روی ناقه ، قامت زینب خمیده تر
آنقدر تازیانه بر این کاروان زدند

بیگانه شان خطاب نمودند شامیان
بر خاندان نور چه زخم زبان زدند

گفتند رأس و طشت طلا را بیاورند
نا باورانه بر لب گل خیزران زدند

کافی نبود داغ جگر سوز اهل بیت
این بار دشنه را به دل استخوان زدند

در مجلس یزید علی بود و خطبه اش
تا نشنوند حرف حقیقت اذان زدند

#ایرج_قبادی_بریران

سی دومین نمایشگاه بین اللملی کتاب تهران

عرضه کتاب یک جرعه نگاه اثر ایرج قبادی بریران در نمایشگاه کتاب تهران

مصلی امام خمینی (ره) - سالن شبستان - راهرو 19 - نشر شانی

پوستر نمایشگاه